❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن:):

❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن:):

❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

رادیو عاشقی
فصلم که شد کوچ میکنم به تو...

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درد عشق» ثبت شده است

باید باور کنیم تنهایى
تلخ ترین بلاى بودن نیست
چیزهاى بدترى هم هست
روزهاى خسته اى که در خلوت خانه پیر مى شوى، و سال هایى که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است.
تازه، تازه پى مى بریم
که تنهایى تلخ ترین بلاى بودن نیست
چیزهاى بدترى هم هست
دیر آمدن
دیر آمدن...

چارلز_بوکوفسکى


+دلم میسوزه براى مادر بزرگم که عشقش تنهاش گذاشته و الان میشه تنهایى رو تو عمق چشماش حس کرد 
+به نظرم خیلى شبیهش شده😅

۴ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۱۳:۲۱
رادیو عاشقی

اولین باران پاییز را به اولین بوسه ات می توان تشبیه کرد.
شیرین، گس و غمگین...
انگار که همین اول کار نگران خشکسالی باشند.
+حال مشوش و خرابم رو فقط این خط خطیا خوب میکنه😔


۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۲۲:۵۹
رادیو عاشقی

 

 

 

 

 

من 
و یه قلب سرد
با
رنگ و روى زرد
عذاب رفتنت 
من
و رها نکرد
منو  میکشه یادگاریا
عذاب آوره
این جدایا
۴ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۵ ، ۲۳:۴۱
رادیو عاشقی

میگن وقتی یکی دوسِت داره همه چاله چوله های تو رو بلده..
میدونه واسه چی ناراحتی
یا وقتی خوشحال میشی چشمات چه شکلیه..
میدونه چه جوری بخندوندت
یا چه جوری اشکاتو پاک کنه...
بهونه ها تو میشناسه...
اینکه یکی چاله چوله هایِ قلبتو پر کنه عالیه..
اما وای به حال وقتی که به هر دلیلی دیگه دوست نداشته باشه..!
میشه مثه تیر خلاص
درست وسطه قلبت..
چون اون بیشتر از هرکسی میدونه 
تو از چی میترسی
چیو دوست نداری
چی حالتو بد میکنه...
و...
مردن تو از جایی شروع میشه که واسه خوب بودنت تلاش که نمیکنه هیچ،
به چاله های قلبتم لگدهای محکم تر میزنه..
اینکه یکی شمارو بلد باشه هم عاشقانه اس هم ترسناک...
مواظب باشید که غافلگیر نشید!


۹ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۵ ، ۲۳:۲۸
رادیو عاشقی

حالم خوب است
اما
 لباس هاى سال گذشته ام درد مـــــى کند
گوشواره هایم
کفشهایم
عطرم
خستگى هاى ملال آور
غُصِه و سر درد باهم
حالم خوب است
این صداى باران درد آور است
خاطراتم که با مسکن هاى صدا خفه کن
مرده هایم را بیرون میکشند
اصلا ساعت١٢:٠٠هر شبــــم درد میکند
شب تا صبح بیداریم
گوشهایم که دیگَر صدایت را نمى شنوند
چشم هایم که نمى بینند تو را دیگَر
اشک هایم که ناگزیر مـــــى چکند به پاى عشق تو
عاشقانه هایم که خاک میخورند اینجا
گیسوانم که محتاج لمس دستانت پریشان مانده
دستان یخ کرده ام
اصلا تمام جانم درد میکند
قلبم کوبیده شده است انگار
درد میکند 
درد میکند 
درد میکند
حالم خوب است 
اما
گذشته استمرارى ام درد مـــــى کند


۱۱ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۵ ، ۰۸:۳۷
رادیو عاشقی

بازوان حس شاعرانه ام زخم خورده است
درد هاى پوستى کجا؟
درد دوستى کجا؟
این سماجت عجیب
پافشارى شگفت درد هاست
درد هاى آشنا
درد هاى بومى غریب
دردهاى خانگى
دردهاى کهنه لجوج
اولین قلم
حرف حرفِ درد را در دلم نوشته است
دست سرنوشت خونِ درد را با گِلم سرشته است
پس چگونه سرنوشت ناگریز خویش را  رها کنم؟
درد
رنگ و بوى غنچه دل است
پس چگونه من رنگ و بوى غنچه را زِ برگ هاى تو به توى آن جدا کنم؟
دفتر مرا دست درد مـــــى زند ورق
شعر تازه مرا درد گفته است
درد هم شنفته است
پس در این میانه من از چــه حرف مـــــى زنم؟
درد، حرف نیست
نام دیگَر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟


۱۱ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۳۲
رادیو عاشقی


 دکلمه شعر زیبای(شدنی نیست )با صدای رادیو عاشقی

 
گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیست 
حتی گره اخم خدا واشدنی نیست.
از حاصلضرب من و تو عشق بپا شد
از خاطره ام عشق تو منها شدنی نیست
من با تو، همیشه همه جا ما شدنی بود
من با تو شدن، ایندفعه گویا شدنی نیست
آغوش من و عشق تو و لحظه ی دیدار
رویای قشنگیست و اما شدنی نیست
از دوری هم، هر دو چه بیمار و خرابیم
اندازه ی این عشق که معنا شدنی نیست
منعم نکنید از قد و بالای بلندش 
سرپیچی از آن قامت رعنا شدنی نیست
پایان کلامم، من و تو، آخر این شعر،
، با وصله واصرار ودعا... ماشدنی نیست

 

۱۴ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۲۴
رادیو عاشقی

در این اتاق تاریکى به دنبال یک نَفَر میگردم...
یک نَفَر که تمام هستیش تو بودى، دیگَر تاب ندارد...
یک نَفَر مـــــى آید...
یک نَفَر خواهد رفت...
یک نَفَر همان گونه که بود مـــــى ماند...
و
یک نَفَر که منم
منى که دیگَر عاشق تو نیست...
دیگَر امیدى نیست...
هر چــه بود تمام شد
دیگَر عشــــق نیست...

۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۰۱
رادیو عاشقی

 


دریافت

yanar    

ترجمه موزیک ترکیه اى 👆

همه جا تاریک و سیاه میشه

گل رو دیدی وقتی بهش آب نرسه, میسوزه و پژمرده میشه؟

آدمم عمرش تموم شه جونش میسوزه

 

آدم عشقش رو  از دست بده, دلش آتیش میگیره (میسوزه)

وقتی میبره اونو تو منزل آخرش رها میکنه, دلش آتیش میگیره و میسوزه

 

عشقی که توش فراق و سختی و بلا نباشه که عشق نیست, هس؟

عشقی که یارت بی وفا باشه, که عشق نیست, مگه میشه اصلا

فرشته ها وقتی میبرنش, توام اینجا آتیش میگیری و میسوزی

 

آدم یارش رو  از دست بده, دلش آتیش میگیره (میسوزه)

وقتی میبره اونو تو منزل آخرش رها میکنه, دلش آتیش میگیره و میسوزه

 

چه موقع جدایی و چه موقع پر کشیدنت بود

کاش تورو ازم نمیگرفت و با خودش نمیبرد

کاش مرگ تورو ازم جدا نمیکرد

کاش دستتو از دستم جدا نمیکرد

درد و رنج و عشق و تنهاییمو با خودم میارم سر خاکت

و آخر سر , سرِ همون خاک منم میمیرم

 

 

۱۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۵
رادیو عاشقی