❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن:):

❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن:):

❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

رادیو عاشقی
فصلم که شد کوچ میکنم به تو...

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «متن هاى عاشقانه خاص» ثبت شده است

 

انتظار نوشت:

حکایت من و تو حکایت عجیبیست....

حکایت شوریدگى ،بیقرارى ، انتظار و آشوب دیدنت و ندیدنت؛ بى آنکه حتى یک بار دیده باشمت.

غُصِه عالم در دلم تلنبار میشود؛ باز هم چشمانى به راه مانده،خواب میرود در امتداد شب 

و فردا دوباره غم نبودنت و بى تابى دلم که روز به روز بیشتر میشود

.

درد عالم در من فریاد میکشد وقتى باید کنارم باشى و هم هستى و هم نیستـــــى ......

.

نگذار به نبودنت عادت کنم، من با تو این آشوب را دوست دارم، من با تو این طوفان را دوست دارم، من این بیقرارى را دوست دارم......

.

نگذار جاى خالیت پر شود.....

من با تو همه چیز را دوست دارم حتى نداشتنت را.....

حتى نبودنت را.....حتى ندیدنت را.....

تو را هنوز به عمرم ندیده ام اما

دلم براى کسى که ندیده ام تنگ است

.


۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۱۲
رادیو عاشقی

چشم ها قادرند زندگی را زیر و رو کنند،

گاه با حرف هایشان

گاه با نگاهشان ...

وقتی حرف زیاد باشد،

درد زیاد باشد،

گوش شنیدن نباشد،

چشم ها پلک زدن را فراموش می کنند ...

خیره ماندن را شروع می کنند ...

نخوابیدن را یاد می گیرند ...

امان از خیره ماندن چشم ها ...

زمین و زمان را کن فیکون میکند ...

حرف چشم های خیره

بوی انتظار می دهد...

بوی نبودن...

بوی درد...

وحیدرضاخانى

۵ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۰۲:۳۶
رادیو عاشقی

آدم باید یاد بگیره که برخى اوقات باید رفت و محو شد
یا ارام ارام همچون لاکپشتى که به آرامى دور مى شود
و یا همچون خیز آهویى که در چشم بهم زدنى زندگیش را از دست یوزپلنگ تقدیر میرهاند
و به سوى سرنوشتش میگریزد...
خب عزیزان حالا که تنها شده ایم بیاید تا بگویم چه باید کرد و از غمهاى موسمى این فصول عاشقیت, رها شد...
از قول استاد محمد على بهمنى به احساساتتان بگوید که:
تنهایى ام را مى بَرَم با خود، تا در خیابان ها بچرخانم/
از من تو را مى خواهد و از تو، تنها برایش شعر مى خوانم...,
بعدش بشینین پاى صحبت سیلویا پلات که گفته:
گاهی اوقات مجبوریم بپذیریم که بعضی از آدم ها فقط می توانند در قلبمان بمانند نه در زندگیمان…!!!
همچنین در کتاب قهرمان‌ها و گورها نوشته ارنستو ساباتو (ص 39) جمله عجیبى درج شده که باید واقع بینانه باهاش برخورد کرد اون جمله اینه:
تنهایی چه دلچسب تر میشه ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﺁﺩﻣﺎ، ﺍﻭﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺘﻦ…!!!...
در هر حال عزیزانم، در زندگى ادمى گاه لحظات عجیبى وجود داره لحظات خارق العاده ایى که انسان با اگاهى کامل ترجیح میده با خودش تنها باشه...
میرسه به درجه ایى با خودت زمزمه مى کنى که:
گاهى هیچکس را نداشته باشى بهتر است، باور کن بعضیها تنهاترت مى کنند...!
بعدش به خودت میاى و اینجمله ژوان هریس مثل پژواک در گوشت میپیچد و:
ناگهان دلت مى گیرد از فاصله ى بین آنچه مى خواستى و آنچه که هستى...!...
اما دوستان در ناامیدى بسى امید است باید پرواز کرد پرندگانى که در قفس بدنیا مى ایند فکر مى کنند که پرواز، نوعى بیماریست...
قفسِ توهمات و دلخواستن هاى غیر واقعى و ماندن در عشق هاى پوشالى رو بشکنید و روح الوهى خودتون رو به پرواز در آورید،
من معتقدم همه چیز را باید به اندازه خورد، حتى غم را... چشماتون رو ببندید و بدانید که:
«أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ»...
تنها با یاد خدا دلها ارام مى گیرد...
"سرد شدن های یهویی"


۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۵ ، ۱۶:۰۶
رادیو عاشقی

هووم نفس بکش
همه ی شهر را بوی زن گرفته است
محال است باران
مرد باشد
...
باران که می بارد
باید آغوشی باشد
پنجره نیمه بازی
موسیقی باران
…بوی خاک
…سرمای هوا
گره کور دست ها و پاها
گرمای عریان عاشقی
صدای تپش قلب
خواب هوشیار عصرانه
باران که می بارد باید کسی باشد.....

۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۵ ، ۱۵:۱۵
رادیو عاشقی


محبوبم...
دنیا زوالی بیش نیست.
و آنچه از ما خواهد ماند، گورهایی ست که تنهایی را به تاریک ترین شکل ممکن نشانمان می دهد.
چراغی روشن کن و پرده ی اتاق را کنار بزن.
مردان تنها، ملوانان غمگینی اند که شب ها و در پی جایی امن، به خیابان ها می زنند.
چراغی روشن کن و با آهنگی که دوستش داشتیم به آرامی و رو به پنجره برقص.
بگذار فانوسی که از اتاق تو چشمک میزند،
ملوانان شب را از غرق شدن نجات دهد.


۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۵ ، ۰۰:۵۹
رادیو عاشقی

ما نه زندگی هایمان به قشنگی عکسهاست،
و نه دوست داشتن هایمان به تندی شعرها
ما فقط یک مشت آدم معمولی هستیم! 
که صبح ها صبحانه می خوریم
ظــهــرها ناهار
شــبــهـا غــصـــه!

۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۵ ، ۱۶:۴۷
رادیو عاشقی

انگار همین دیروز بود که میگفتی بیا تا دیر نشده برای 
فردایمان نقشه بکشیم ! چه نقشه هایی ...
وای وای وای
ببین با توام ... خوب گوش کن
با اینکه رفته ای اما :
تصور اینکه نیستی مرا رنج می دهد و در کوچه پس کوچه های خاطراتم  در این غروب جمعه دلگیر ترین روزهای عمرم را سپری میکنم ..
ببین دنیا چه میکند ! ببین روزگار بازی هایش را چطور به ما دیکته میکند !
به گذشته برنمیگردم تا حسرت روزهای رفته برایم تکرار نشوند و روحم را آزار ندهند ... حالم در هر حال خوب نیست و گذشته را نیز به دست فراموشی سپرده ام !!! نمی دانم شاید آینده ای تاریک تر از گذشته داشته باشم ... از آینده حراس دارم که شاید تکراری باشد بر گذشته ام
دیوانه شدم از یک طرف تصمیم گرفته ام به گذشته فکر نکنم و طرفی هر چه به آینده فکر می کنم گذشته را سیر میکنم ... شاید به این خاطر است که حال خوبی ندارم !
پس به حرفهایم گوش کن تا دل خوش شوم که هستی :
بگویم برایت از دل تنگم که هنوز وقتی باران می بارد از شوق دیدار اشکهایم سرازیر می شوند ! انگار نمی خواهم باور کنم که نیستی ! انگار همیشه هستی ... اما برایت بگویم از سخترین لحظه هایم ... لحظه هایی که زیر باران ساعتها چشم انتظارت ماندم اما 
تاریکی مرا با خود به خواب می برد !
رفتی .. رفتی .. رفتی
کاش می ماندی و هرگز قصه وداع را برایم نمی ساختی ! 
نمی دانم در کدامین روز و در کدامین روزگار قصه ی جدایمان را نوشتند و ای کاش می توانستم بر واقعیت ها خط باطلی بکشم ....
ای کاش نمی رفتی ...
بیهوده دل مبند بر این تخت روی آب
روزی تمام اسکله ها زنگ می زنند ...

+هیچ عکس مناسبى براى وصف حالم پیدا نکردم😁
+آخیش راحت شدم نوشتن مثل خالى کردن کوه درد و غُصِه روى کاغذ میمونه✍🏻 
+مخاطب خاص داشت دقیقا😭

۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۴:۳۸
رادیو عاشقی

بیشتر ماکارانى میخوریم با ماست
دماغش ماستى میشه
اوووف همین نگاهش اسکار داره😚
بیشتر ریسک مـــــى کنم!!
بیشتر شیطونى میکنم، وقتى خوابه لباشو رژى میکنم
عین دخترا میشه😬
مـــــى خندیم و عکس دو نفره و تک نفره و هیچ نفره میگیریم💏
بیشتر بستنى خواهم خورد، بیشتر هم قیفى
دونفره....🍦🍦
بیشتر یواشکى از پشت بغلش خواهم کرد وقتى حواسش نیست😅
بیشتر پاهایش را در حوض خواهم شست
بیشتر موهاش رو نوازش میکنم
بیشتر مثل بچه گربه خودشو لوس میکنه😽
بیشتر دریا مـــــى رویم روى آب میخوابیم🏝
شیر میخورد از دور دهانش مـــــى ریزد...قشنگ نیست؟؟
کمتر دستمال دم دستش مـــــى گذارم😆
بیشتر سر چراغ قرمز پشت ترافیک از ماشین پیاده مـــــى شوم ، و رو به همه داد میزنم من الاغ این قاتل روانى رو دوست دارم🙈
بیشتر موقع پلک زدن ترکیب مژه ها قند در دلم آب خواهد کرد😍
بیشتر غذایش را در وان سرو مـــــى کنم
بیشتر وقتى خوابه نقاشیش مـــــى کنم👻
بیشتر جوراب هاى لنگه به لنگه پاش میکنم، و بیشتر پابرهنه به خیابون مـــــى زنیم😀
بیشتر از بوى نم هنگام باران لذت خواهیم برد ، بدون چتر☔️
بیشتر از دور نگاهش خواهم کرد موقع رفتن، آمدن...😵
بیشتر در شرایط سخت، عجیب در ملا عام خواهم بوسیدش...💋
بیشتر تنش را خودکارى میکنم✍🏻
بیشتر آدامس در موهایش خواهم چسباند...🤓
بیشتر روى ساق پایش شعر مـــــى نویسم...😜
بیشتر آب به هم مـــــى پاشیم جیغ مـــــى زنیم....🤗
احمق مـــــى شویم، بیشتر مـــــى رویم کمتر مـــــى آییم
بیشتر لب خون مرده خواهد شد😘💋
جاى دندون و ناخن بیشتر خواهد ماند...😝
برعکس مـــــى خوابیم😴
بیدار نمى شویم
بیشتر هرهر مـــــى خندیم، به هر کس یا هر چیز که جدى تَر است😛
بیشتر پاهایمان گلى میشود🙃
بیشتر در تونل هاى جاده چالوس جیغ مـــــى کشیم😵
بیشتر در حمام تاریک دونفره شمع روشن میکنیم😎
زیر دوش آب سرد شادمهر مـــــى خوانیم😋
بیشتر از این فکر ها مـــــى کنیم
بیشتر نقشه هاى اونطورى میکشیم
ما رد داده ایم😂

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۱:۱۰
رادیو عاشقی

فک کن صداش کنى 
کجاااااایى گوشه دلم😔

۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۱۳:۰۰
رادیو عاشقی

 

 
همان چوب دارچینى که لحظه آخر درون چاى مـــــى اندازى...
همان عکسى که در لپ تاپت پنهان مـــــى کنى ولى دور نمیریزى...
پیراهنى که هنوز دکمه اش را ندوخته اى ولى نمیتوانى از نپوشیدنش منصرف بشوى...
من تمام آنها هستم...
نخواستنى هایى که ناگهان
نمى توانى از دوست داشتنشان صرف نظر کنى...
۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۵ ، ۱۴:۱۲
رادیو عاشقی