دلم گـــرفته است....
.
دلم گـــرفته است......
.
به ایوان میروم و انگشتانم را بر پوست کشیده شب میکشانم
چراغ هاى رابطه تاریکـــند..
چراغ هاى رابطه تاریکــــند....
کسى مرا به آفتاب معرفـــى نخواهد کرد
کسى مرا به میهمانى گنجشک ها نخواهد برد
پرنده مردنــــى ست
پرواز را به خاطر بسپــــار....
.
.
پرنده مردنــــى ست.....
فروغ فرخزاد