گم شدم در چشمت |i be lost in your eyes

شبیه مه شده بودى

نه میشد در آغوشت گرفت نه آن سوى تو را دید

تنها میشود در عمق چشمان تو گم شد 

که شدم.....

عصر غم انگیز|doleful afternoon

این عصر چقدر غم انگیز است

انگار

در تمام قطار ها و اتوبوس ها 

تو دور مـــــى شوى.......

 

مجنون ماه|moon mad

 

دلم میسوزد.......

به حال دیوانگانى

که نمیدانند

ماه هر شب در آغوش من است......

لحظه هاى دلتنگـــــى

من چــه میدانستم خیاطى براى یک زن اینقدر واجب است!

یک زن باید خیاط باشد تا بتواند

چشم هاى مردى را

به قامت لحظه هاى دلتنگیش

بدوزد......