❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن:):

❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن:):

❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

رادیو عاشقی
فصلم که شد کوچ میکنم به تو...

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر عاشقانه» ثبت شده است

دلم، دریا به دریا، از تماشای تو می‌ گیرد
دلم دریاست اما از تماشای تو می‌ گیرد
 
جهان زیباست اما مثل مردابی که با مهتاب
جهان رنگِ تماشا از تماشای تو می‌ گیرد
 
نسیم از گیسوانت رد شد و باران تو را بوسید
طبیعت سهم خود را از تماشای تو می‌ گیرد
 
مگو سیاره ‌ها بیهوده بر گرد تو می‌گردند
که این تکرار معنا از تماشای تو می‌ گیرد
 
تو تنها با تماشای خود از آیینه خشنودی
دل آیینه تنها از تماشای تو می‌ گیرد
فاضل نظرى

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۵ ، ۱۷:۵۴
رادیو عاشقی


دکلمه ای زیبا تقدیم به شما همراهان عزیز رادیو عاشقی .
 
متن شعر را در ادامه ی مطلب مشاهده فرمایید.
 
۱۹ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۳۹
رادیو عاشقی

من پیر شدم ،دیر رسیدی،خبری نیست
مانند من آسیــمه سر و دربـدری نیست
 
بسیار برای تـو نـوشتم غم خود را
بسیار مرا نامه ،ولی نامه بری نیست
 
یک عمر قفس بست مسیر نفسم را
حالا که دری هست مرا بال و پری نیست
 
حالا کـه مقدر شده آرام بگیرم
سیلاب مرا بـرده و از مـن اثری نیست
 
بگذار که درها همگی بسته بـمانـنـد
وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست
 
بگذار تبر بـر کمر شاخه بکوبد
وقتی که بهار آمد و او را ثمری نیست
 
تلخ است مرا بودن و تلـخ است مرا عمر
در شهر به جز مرگ متـاع دگری نیست
 ناصر حامدى

۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۱۱
رادیو عاشقی


 
 
 
حالمان بد نیست غم کم می‌خوریم

کم که نه هرروز کم کم می‌خوریم

آب می‌خواهم سرابم می‌دهند

عشق می‌ورزم عذابم می‌دهند
۱۲ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۱۹
رادیو عاشقی

میخزد آرام روى دفترم
دستهایم فارغ از افســــون شعر

یاد مـــــى آرم که در دستان من
روزگارى شعله میزد خون شعر

فروغ فرخزاد

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۰۰
رادیو عاشقی

نگاه کن که غم درون دیده ام 
 چگونه قطره قطره آب می شود 
 چگونه سایه سیاه سرکشم 
 اسیر دست آفتاب می شود 
 نگاه کن 
 تمام هستیم خراب می شود 
 شراره ای مرا به کام می کشد 
 مرا به اوج می برد 
 مرا به دام میکشد 
 نگاه کن 
 تمام آسمان من 
 پر از شهاب می شود 
 تو آمدی ز دورها و دورها 
 ز سرزمین عطر ها و نورها 
 نشانده ای مرا کنون به زورقی 
 ز عاجها ز ابرها، بلورها 
 مرا ببر امید دلنواز من 
 ببر به شهر شعر ها و شورها 
 به راه پر ستاره می کشانی ام 
 فراتر از ستاره می نشانی ام 
 نگاه کن 
 من از ستاره سوختم 
 لبالب از ستارگان تب شدم 
 چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل 
 ستاره چین برکه های شب شدم 
 چه دور بود پیش از این زمین ما 
 به این کبود غرفه های آسمان 
 کنون به گوش من دوباره می رسد 
 صدای تو 
 صدای بال برفی فرشتگان 
 نگاه کن که من کجا رسیده ام 
 به کهکشان به بیکران به جاودان 
 کنون که آمدیم تا به اوجها 
 مرا بشوی با شراب موجها 
 مرا بپیچ در حریر بوسه ات 
 مرا بخواه در شبان دیر پا 
 مرا دگر رها مکن 
 مرا از این ستاره ها جدا مکن 
 نگاه کن که موم شب براه ما 
 چگونه قطره قطره آب میشود 
 صراحی سیاه دیدگان من 
 به لای لای گرم تو 
 لبالب از شراب خواب می شود 
 به روی گاهواره های شعر من 
 نگاه کن 
 تو میدمی و آفتاب می شود 

فروغ فرخزاد


۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۳۸
رادیو عاشقی


 دکلمه شعر زیبای(شدنی نیست )با صدای رادیو عاشقی

 
گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیست 
حتی گره اخم خدا واشدنی نیست.
از حاصلضرب من و تو عشق بپا شد
از خاطره ام عشق تو منها شدنی نیست
من با تو، همیشه همه جا ما شدنی بود
من با تو شدن، ایندفعه گویا شدنی نیست
آغوش من و عشق تو و لحظه ی دیدار
رویای قشنگیست و اما شدنی نیست
از دوری هم، هر دو چه بیمار و خرابیم
اندازه ی این عشق که معنا شدنی نیست
منعم نکنید از قد و بالای بلندش 
سرپیچی از آن قامت رعنا شدنی نیست
پایان کلامم، من و تو، آخر این شعر،
، با وصله واصرار ودعا... ماشدنی نیست

 

۱۴ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۲۴
رادیو عاشقی

تو نیستـــــى و من براى بودنم
هنوز
بودنت را جشن میگیرم
بهترین آواز من به خوابم بیا
دل من خداحافظ را نمى فهمد

۵ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۱
رادیو عاشقی


گاهى دلت تنها هواى گریه را دارد
گاهى هواى رفتنى تا نا کجا دارد

گاهى اگر از غُصِه و دلتنگیت هر روز
صد بار در ساعت بمیرى باز جا دارد

مانند تنهایى در این دنیا عذابى نیست
هر لحظه مـــــى گویم عجب صبرى خدا دارد

آشوبم و در انتظار یک نَفَر باران
گُمْگَشته ى قلب مرا این ابر ها دارند

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۴
رادیو عاشقی

 

 

🎼💔🎼
حجم: 6.81 مگابایت
 
شوق پر کشیدن است در سرم قبول کن
 
‎شوق پرکشیدن است در سرم قبول کن 
دل‌شکسته ام اگر نمیپرم قبول کن
‎این که دور دور باشم از تو و نبینمت

جا نمی‌شود به حجم باورم، قبول کن
‎گاه، پر زدن در آسمان شعرهات را

از من، از منی که یک کبوترم قبول کن
‎در اتاق رازهای تو سرک نمی‌کشم

بیش از آنچه خواستی نمی‌پرم، قبول کن
‎قدر یک قفس که خلوتت به هم نمی‌خورد

گاه نامه میبرم میآورم، قبول کن
‎گفته ای که عشق ما جداست، شعرمان جدا

بی تو من نه عاشقم، نه شاعرم، قبول کن
‎آب …
وقتی آب این قدر گذشته از سرم

من نمی‌توانم از تو بگذرم، قبول کن
 
۱۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۸
رادیو عاشقی