❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن:):

❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن:):

❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

رادیو عاشقی
فصلم که شد کوچ میکنم به تو...

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

میخزد آرام روى دفترم
دستهایم فارغ از افســــون شعر

یاد مـــــى آرم که در دستان من
روزگارى شعله میزد خون شعر

فروغ فرخزاد

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۰۰
رادیو عاشقی

نگاه کن که غم درون دیده ام 
 چگونه قطره قطره آب می شود 
 چگونه سایه سیاه سرکشم 
 اسیر دست آفتاب می شود 
 نگاه کن 
 تمام هستیم خراب می شود 
 شراره ای مرا به کام می کشد 
 مرا به اوج می برد 
 مرا به دام میکشد 
 نگاه کن 
 تمام آسمان من 
 پر از شهاب می شود 
 تو آمدی ز دورها و دورها 
 ز سرزمین عطر ها و نورها 
 نشانده ای مرا کنون به زورقی 
 ز عاجها ز ابرها، بلورها 
 مرا ببر امید دلنواز من 
 ببر به شهر شعر ها و شورها 
 به راه پر ستاره می کشانی ام 
 فراتر از ستاره می نشانی ام 
 نگاه کن 
 من از ستاره سوختم 
 لبالب از ستارگان تب شدم 
 چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل 
 ستاره چین برکه های شب شدم 
 چه دور بود پیش از این زمین ما 
 به این کبود غرفه های آسمان 
 کنون به گوش من دوباره می رسد 
 صدای تو 
 صدای بال برفی فرشتگان 
 نگاه کن که من کجا رسیده ام 
 به کهکشان به بیکران به جاودان 
 کنون که آمدیم تا به اوجها 
 مرا بشوی با شراب موجها 
 مرا بپیچ در حریر بوسه ات 
 مرا بخواه در شبان دیر پا 
 مرا دگر رها مکن 
 مرا از این ستاره ها جدا مکن 
 نگاه کن که موم شب براه ما 
 چگونه قطره قطره آب میشود 
 صراحی سیاه دیدگان من 
 به لای لای گرم تو 
 لبالب از شراب خواب می شود 
 به روی گاهواره های شعر من 
 نگاه کن 
 تو میدمی و آفتاب می شود 

فروغ فرخزاد


۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۳۸
رادیو عاشقی

گفته بودم چو بیایى غم دل با تو بگویم
چــه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایى
گر بیایى دهمت جان، ور نیایى کُشدم غم
من که بایست بمیرم چــه بیایى، چــه نیایى
سعدى

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۵۳
رادیو عاشقی

اى سکوت اى مادر فریاد ها!
گم شدم در این هیاهو گم شدم
تو کجایى تا بگیرى داد من؟
گر سکوت خویش را مـــــى داشتم
زندگى پر بود از فریاد من!

فریدون مشیرى

۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۲۵
رادیو عاشقی

 


دریافت فایل صوتی
حجم: 14.3 مگابایت

 

 

کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم
کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم
پنجره فولاد تو دوای هر چی درده
کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده
پنجره فولاد تو دوای هر چی درده
کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده
چجوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها آقا دل سوز منی آرزومه دوباره بیام
تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی
بی تو می میرم آقام یه فقیرم آقام که تو حج فقرایی
ای کس و کارم آقا جون تو رو دارم ، غم ندارم منو دستای گدایی
ای سلطان کرم سایه ات روی سرم
باز آقا بطلب که بیام به حرم
ای سلطان کرم سایه ات روی سرم
باز آقا بطلب که بیام به حرم
شور و حال منی پر و بال منی توو خیال منی
دادی تو منو راه ، به گدا یه نگاه که تو ماه منی
چجوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها آقا دل سوز منی آرزومه دوباره بیام
تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی
بی تو می میرم آقام یه فقیرم آقام که تو حج فقرایی
ای کس و کارم آقا جون تو رو دارم ، غم ندارم منو دستای گدایی
میبینم عاشقای تو رو اشکای زائرای تو رو
آرزومه منم بپوشم لباس خادمای تو رو
همه ی داراییمو به تو بدهکارم من
جون جوادت آقا خیلی دوست دارم من
همه ی داراییمو به تو بدهکارم من
جون جوادت آقا خیلی دوست دارم من

 

 

۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۰
رادیو عاشقی

کاش می دیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
                                   می تابانی
بال مژگان بلندت را
                       می خوابانی
آه وقتی که تو چشمانت
آن جام لبالب از جان دارو را
                       سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی
موج موسیقی عشق
                      از دلم می گذرد
روح گلرنگ شراب
                      در تنم می گردد
دست ویران گر شوق
پر پرم می کند، ای غنچه رنگین پر پر....
من، در آن لحظه که چشم تو به من می نگرد
برگ خشکیده ایمان را
در پنجه باد ،
رقص شیطانی خواهش را،
 در آتش سبز !
نور پنهانی بخشش را، در چشمه مهر !
اهتزاز ابدیت را می بینم !!
بیش از این، سوی نگاهت، نتوانم نگریست !
اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست !
کاش می گفتی چیست؟
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست
 
فریدون مشیری

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۵ ، ۰۴:۱۷
رادیو عاشقی

من از نهایت شب حرف می زنم

من از نهایت تاریکــــى

و از نهایت شب حرف می زنم...

 

اگر به خانه ی من آمدی

برای من

ای مهربان!

چراغ بیاور

و یک دریچه که از آن

به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم ...

 

"فروغ فرخزاد"

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۰
رادیو عاشقی