❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن:):

❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن:):

❤️🎼رادیو عاشقی🎼❤️

رادیو عاشقی
فصلم که شد کوچ میکنم به تو...

آخرین مطالب
آخرین نظرات

۴۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشقانه هاى خاص» ثبت شده است

دلتنگ که مـــــى شم
نه سیگار مـــــى کشم
نه کافه مـــــى رم
نه قهوه تلخ مـــــى خورم
نه تو خیابون ولیعصر قدم مـــــى زنم
بابا شماها خیلى باکلاسید
من که دلتنگ مـــــى شم
فقط تو اتاقم سیل میاد همین...

۵ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۵۵
رادیو عاشقی


 
 
 
حالمان بد نیست غم کم می‌خوریم

کم که نه هرروز کم کم می‌خوریم

آب می‌خواهم سرابم می‌دهند

عشق می‌ورزم عذابم می‌دهند
۱۲ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۱۹
رادیو عاشقی

از شیشه قطار رفتنـــت 
نگاه کن
به حقیقتى که نیستـــــى 
به دروغــى که خوبـــــــم
به فرصتى که نبـــــــــود
به طاقتـى که نـــــــدارم
از شیشه قطار رفتنـــت 
نگاه کن
به توهم خیس چشمهایم
به حقیقت خشک زندگـى
به من
به ایستگاه
به ما که عبور را به تماشا نشسته ایم
از شیشه قطار رفتنـــت
نگاه کن
بعد از تو مردن کار سختى نیســــــت
مثل یک مرگ تدریجى زمستانـــــیست
دستى که براى رفتن تکان دادى.....


۶ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۳۸
رادیو عاشقی

صبح ها با آلزایمر از خواب بیدار میشوم!
اصلاً انگار نه انگار
که دیشب قبل از خواب
چه نفرین هایى که نثارت نمیکردم!
شاید خاصیتِ عشق همین باشد...


۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۲۱
رادیو عاشقی

 

 

 

 

۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۳۰
رادیو عاشقی


زن ''بام نیست

تا برأى هوا خورى به سراغش بروى"آسمان"است پرواز را بیاموز.
سیگار نیست
که بکشى و تمامش کنى"اکسیژن"است او را نفـــس بکش.
روزنامه نیست
که بخوانى و روى نیمکت جا بگذارى"کتاب"است او را زندگى کن.
او یک "زن"است اگر میتوانى "مرد"باش

زن

۹ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۰۰
رادیو عاشقی

تو را خودم چشم زدم
بس که نوشتمت میان شعرهایم
بى آنکه اسپند بچرخانم میان واژه هایم

۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۱۵
رادیو عاشقی

در عالم کودکى به مادرم قول داده بودم که تا همیشه هیچ کس را 
بیشتر از او دوست نداشته باشم
مادرم مرا بوسید و گفت؛
نمى توانى عزیزم!
گفتم:مـــــى توانم من تو را از پدرم و خواهرم و برادرم بیشتر دوست دارم
مادرم گفت: یکــــــــى مـــــى آید که نمى توانى مرا بیشتر از او دوست داشته باشى
نوجوان که شدم دوستى عزیز داشتم
ولى خوب که فکر مـــــى کردم مادرم را دوست داشتم
معلمى داشتم که شیفته اش بودم ولى نه به اندازه مادرم!
بزرگتر که شدم عاشق شدم اولش خیال کردم که نمى توانم به قول کودکیم عمل کنم
ولى وقتى پیش خودم گفتم؛
کدامیک را بیشتر دوست دارى، باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد
سالها گذشت
یکــــــــى آمد
یکــــــــى که تمام جان من بود
همان روز مادرم با شادمانى خندید و گفت دیدى نتوانستى!
من هر چــه فکر مـــــى کردم او را از مادرم و از تمام دنیا بیشتر مـــــى خواستم
او با آمدنش سلطان قلب من شده بود
من نمى خواستم و نمى توانستم به قول دوران کودکیم عمل کنم
آخر من خودم مـــادر شده بودم...

۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۴۲
رادیو عاشقی

دیشب
نبودنت آنقدر سنگین و دردناک بود!!!
که به ذهنم خطور کرد
دیگَر به "تو" فکر نکنم
صبح که از خواب بیدار شدم تصمیم گرفتم
به دیشب فکر نکنم...


۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۳۶
رادیو عاشقی

اصلا نمى خواهم بخوابم دیگر
تو در خواب هایم عجیب مهربانى...
و این انصاف نیست 
که
در بیدارى هایم 
چوب چپ بودن خواب هایم را بخورم فقط!

۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۴۰
رادیو عاشقی