اى کاش بیایى....

گفته بودم چو بیایى غم دل با تو بگویم

چــه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایى

گر بیایى دهمت جان، ور نیایى کُشدم غم

من که بایست بمیرم چــه بیایى، چــه نیایى

سعدى

فریاد سکوت

اى سکوت اى مادر فریاد ها!

گم شدم در این هیاهو گم شدم

تو کجایى تا بگیرى داد من؟

گر سکوت خویش را مـــــى داشتم

زندگى پر بود از فریاد من!

فریدون مشیرى

اى دیده خون ببار....| على رضا قربانى

 

 

دریافت
عنوان: بى قرار
حجم: 4.93 مگابایت
توضیحات: باز آى دابرا، که دلم بى قرار توست

💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔‎

‫بازا ای دلبرا ، که دلم بی قرار توست‬

‎وین جان بر لب آمده ، در انتظار توست

 

‎در دست این خمار غمم ، هیچ چاره نیست

‎جز باده ای که در قدح غمگسار توست

 

‎ساقی به دست باش که این مست مِی پرست 

‎چون خُم ز پا نشست و هنوزش خمار توست

 

‎هر سوی موج فتنه گرفته ست و زین میان

‎آسایشی که هست مرا در کنار توست

 

‎سیری مباد سوخته ی تشنه کام را

‎تا جرعه نوش چشمه ی شیرین گوار توست

 

‎بی چاره دل که غارت عشقش به باد داد

‎ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست

 

‎هرگز ز دل امید گل آوردنم نرفت

‎این شاخ خشک زنده به بوی بهار توست

 

‎ای سایه صبر کن که براید به کام دل 

‎آن آرزو که در دل امیدوار توست

 

هوشنگ ابتهاج

 

پشیمانى | regret

وه که با این عمر هاى کوته بى اعتبار

این همه غافل شدن از چون منى شیدا

چرا؟

شهریار

دل من | my heart

اشتیاقى 

که به دیدار تو دارد دل من

دل من داندُ ، من دانمُ

دل داندُ، من.....

مولانا

میــــــخندم | laugh

‎ 

 به بد عهدیِّ ایام و بدِ اقبال میخندم

‎دلم خون است اما باز، با این حال میخندم

‎
قطار آرزوهایِ، محالم میرود اما


کنار ایستگاه امشب، به بغضی کال میخندم

‎
به وصلش مژده دادم حافظ و دیریست در هجران


به فال کذب او با اشک، از آن سال میخندم

‎
از آن ساعت که تن دادم به اجبار قضا یک سر


به طعم قهوه و فنجان و شوق فال میخندم

‎
منم آن آدم برفی، که یخ بسته تنش اما


به گرمای دروغینِ کلاه و شال میخندم

‎
میان دین و دل یک شب، سر عشق تو دعوا شد


دلم را بردی و دارم به این جنجال میخندم

‎
اسارت در خیال تو، چه شیرین است وقتی که


به پرواز پرستوها، منِ بی بال میخندم

‎بیان وصف تو شاید، نباشد کار من اما


به وعظ واعظانه با زبان لال میخندم

‎
تظاهر کرده ام عمری، به لبخند و نفهمیدی


که من با قلبی از اندوه مالامال میخندم

‎
دروغ آینه از تو، مرا دق داده اما من


میان مردنم گاهی، به این تمثال میخندم

‎من از اشکال می خوردن، به حکم شرع حیرانم


به این تحریم ها"ساقی"، به این اشکال میخندم..

اى کاش که از حال دل من خبرت بود

اى کاش که از حال دل من خبرت بود

اى کاش دمى از سر کویم گذرت بود

من مرغ اسیــــــرم که ندارم پر پرواز

اى کاش که کاشانه ى من ز برت بود

سعدى 

ارمغان تاریکى | bring darkness

‎چه در دل ِ من
چه در سر ِ تو


من از تو رسیدم به باور ِ تو

‎تو بودی و من ، به گریه نشستم برابر ِ تو


به خاطر تو
به گریه نشستم
بگو چه کنم …

‎با تو ، شوری در جان


بی تو ، جانی ویران


از این ، زخم ِ پنهان
می میرم …

‎نامت در من باران
یادت در دل طوفان


با تو ، امشب پایان
می گیرم …

‎نه بی تو سکوت
نه بی تو سخن


به یاد ِ تو بودم
به یاد ِ تو من


ببین غم ِ تو رسیده به جان و دویده به تن


ببین غم ِ تو رسیده به جانم ،
بگو چه کنم…

تمام شدنم نزدیک است | all of my close

 

 

💔🎼موزیک بى کلام احساسى و غمگین🎼💔
حجم: 5.72 مگابایت

 

 

به بودنم دل خوش نکن

تمام شدنم نزدیک است......

بغض خاموشمو شیون شدنم نزدیک است

گره ى کورم ،اگر وا شدنم نزدیک است

****

شهر من گم شده زیر تلى از خاکستر

در پى ام هستى و پیدا شدنم نزدیک است

عشق چادر زده چندى حوالى دلم

مژدگانى بده آوار شدنم نزدیک است

فاش میگویم و از گفته ى خود دلشادم

عاشقت هستم و رسوا شدنم نزدیک است

وصلت دست منو چاک گریبان شما

شک ندارم که زلیخا شدنم نزدیک است

من محال تو ام و مُردن من نزدیک است

ذره ى آخرم ، آرى تمام شدنم نزدیک است

 

 

خاطرات تو | your memories

هر چــه آینه به توصیف تو جان کند نشد

آه، تصویر تو هرگز به تو مانند نشــــد

گفتم از قصه ى عشقت گرهى باز کنم

به پریشانى گیسوى تو سوگند نشــــد 

خاطرات تو و دنــیاىِ مرا سوزاندنـــــد

تا فراموش شود یاد تو هر چند نشــــد 

من دهان باز نکردم که نرنجى از مـــن

مثل زخمى که لبش باز به لبخند نشد

 بى قرار تو امو در دل تنگم گله هاست

آه ، بى تاب شدن عادت کم حوصله هاست

فاضل نظرى