لالایـــــى | Lullabies

عاشق که میشوى 

لالایـــــى خواندن هم یاد بگیر

شب هاى باقى مانده عمرت

به این ســـادگى صبح نخواهد شد

جمعه هم روز قشنگى ست...

صبحِ حسرت

ظهر دورى

شب بى حوصلگى

جمعه هم روز قشنگى است 

اگر بگذارند...

دُچارشم...

دُچار یعنى

دو چشم دارى

امّا

حواست چهار چشمى پى کسى است

❤️❤️:❤️❤️

00:00

به نیمه رسید شب

ولى به آستانه اش نرسیده امیدم

دوانم به دنبال عقربه ها شاید نگهشان دارم

تا بماند براى همیشه برایم این ساعت صفر عاشقى

هـــــى زندگى....

با هر منطقى حساب کنى "خسته"ام

هنر عشق

اگر یاد کسی هستیم این هنر اوست ، نه هنر ما ...!

فروغ فرخزاد

شیر و خط

اصلا بحث چرا؟!

سکه مـــــى اندازیم

خط آمد بمان...

شیر آمد نرو...

گریه هاى بى صدا|silent tears

همه مرا 

به خنده هاى با صدا میشناسند

این بالش بى چاره به

به گریه هاى بى صــــدا

گم شدم در چشمت |i be lost in your eyes

شبیه مه شده بودى

نه میشد در آغوشت گرفت نه آن سوى تو را دید

تنها میشود در عمق چشمان تو گم شد 

که شدم.....

عصر غم انگیز|doleful afternoon

این عصر چقدر غم انگیز است

انگار

در تمام قطار ها و اتوبوس ها 

تو دور مـــــى شوى.......